امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Well-known

ˈwelnoʊn ˈwelnəʊn
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: well known


معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
شناخته‌شده، مشهور، معروف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The well-known brand is trusted by consumers worldwide.
- مصرف‌کنندگان در سراسر جهان به این برند شناخته‌شده اعتماد داشتند.
- The Eiffel Tower is a well known landmark in Paris.
- برج ایفل مکان دیدنی معروفی در پاریس است.
- She is a well-known author.
- او مؤلفی مشهور است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد well-known

  1. adjective familiar, famous
    Synonyms: acclaimed, big, big name, celeb, celebrated, common, conspicuous, eminent, illustrious, important, infamous, in the limelight, in the public eye, known, large, leading, name, notable, noted, notorious, outstanding, popular, prominent, public, recognized, renowned, reputable, somebody, splashy, star, superstar, VIP, widely known, WK
    Antonyms: unfamiliar, unknown

ارجاع به لغت well-known

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-known» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-known

لغات نزدیک well-known

پیشنهاد بهبود معانی