امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Well-rounded

    welˈraʊndɪd welˈraʊndɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    adjective
    جامع، چند جانبه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - a well-rounded education
    - تحصیلات گسترده
    adjective
    دارای مهارتهای متعدد، چندهنره، همه مرده حلاج
    adjective
    (هیکل) خوش‌قواره، تپل‌مپل، گردله (well-stacked هم می‌گویند)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد well-rounded

    1. adjective Many-sided
      Synonyms: well-balanced, well-informed, with broad interests, all-around, having a good background, all-round

    ارجاع به لغت well-rounded

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «well-rounded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-rounded

    لغات نزدیک well-rounded

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی