Where
wer
weə
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
adverb
conjunction
A1
کجا، هرکجا، در کجا، کجا، در کدام محل، درچه موقعیتی، در کدام قسمت، از کجا، از چه منبعی، اینجا، درجایی که
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- کتابم کو؟
- کجا رفتی؟
- من می‌دانم حسن کجاست.
- اگر ببازیم؛ وضعمان چه خواهد شد؟
- در چه مورد تقصیر از اوست؟
- از کجا می‌آیی؟
- اطلاعات خود را از کجا به‌دست آوردید؟
- به خانه رفتیم و در آنجا شام صرف کردیم.
- وطن آنجاست که قلبت قرار دارد.
- اینجا محلی است که من باید خداحافظی کنم.
- او در دو کیلومتری آنجایی که کار می‌کند، زندگی می‌کند.
- مدرسه‌ای که در آن درس می‌دهد
- این خانه‌ای است که در آن زندگی می‌کند.
- هر کجا دلت می‌خواهد برو.
- هر جا عشق هست، امید هم وجود دارد.
- او هرگز به جایی که دعوت نشده است، نمی‌رود.
- این اتوبوس شما را به آنجایی که می‌خواهید خواهد برد.
- می‌بینم که قیمت‌ها دارند بالا می‌روند.
- او از زمان و محل جنایت اطلاع دارد.
- همه‌ی این جر و بحث‌ها به کجا منتهی خواهد شد؟
مترادف و متضاد where
-
noun placeSynonyms: location, locus, point, position, site, situation, spot, station
-
adverb at which pointSynonyms: anywhere, everywhere, in whatever place, in which, to what end, to which, whereabouts, whither
Idioms
-
where there's a will, there's a way
اراده‌ی قوی راه‌ها را باز می‌کند، خواستن توانستن است
-
where there's life, there's hope
تا جان در بدن هست امید هم هست، تا زنده هستی امیدوار باش
-
where there's smoke, there's fire
هر جا آتش باشد دود هم هست، تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها
ارجاع به لغت where
از آنجا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «where» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/where