امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Whiteness

ˈwaɪtnəs ˈwaɪtnɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سفیدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whiteness

  1. noun The state of being unsullied by sin or moral wrong; lacking a knowledge of evil
    Synonyms: paleness, hoariness, pallidity, colorlessness, achromatism, purity, snowiness, pureness, sinlessness, innocence
    Antonyms: blackness, darkness, color
  2. noun The quality or state of the achromatic color of greatest lightness (bearing the least resemblance to black)
    Synonyms: white
    Antonyms: black

لغات هم‌خانواده whiteness

ارجاع به لغت whiteness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whiteness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whiteness

لغات نزدیک whiteness

پیشنهاد بهبود معانی