معنی whole wheat به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈhoʊl ˈhwit həʊl wiːt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

سبوس‌دار، گندم کامل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- I prefer to eat whole wheat bread because it is healthier than white bread.

- ترجیح می‌دهم نان سبوس‌دار بخورم؛ زیرا سالم‌تر از نان سفید است.

- The whole wheat pasta was a delicious and nutritious alternative to regular pasta.

- پاستای گندم کامل جایگزینی خوشمزه و مغذی برای پاستای معمولی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت whole wheat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «whole wheat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whole-wheat

لغات نزدیک whole wheat

- whole milk
- whole note
- whole wheat
- whole-hog
- wholehearted

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند