گذشتهی ساده:
whoopedشکل سوم:
whoopedسومشخص مفرد:
whoopsوجه وصفی حال:
whoopingشکل جمع:
whoopsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(امریکا - عامیانه) کاملاً بیارزش
(امریکا - عامیانه) 1- سر و صدا راه انداختن (برای مثال در مهمانی)، جیغ و داد و شادی کردن 2- مشتاق کردن، بازار گرمی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «whoop» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whoop