امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Wiener

    ˈwiːnər ˈwiːnə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      wieners

    توضیحات

    دو حالت نوشتاری دیگر این لغت wienie و weenie است.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    غذا و آشپزی فرانکفورتر (نوعی سوسیس دودی نازک)
    افعال مربوط به آشپزی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - The kids loved to eat wiener.
    - بچه‌ها عاشق خوردن سوسیس فرانکفورتر بودند.
    - I ordered a weenie.
    - فرانکفورتر سفارش دادم.
    noun slang
    کیر
    - She couldn't believe how small his weenie was.
    - باورش نمی‌شد که کیر او چقدر کوچک است.
    - His weenie was so tiny that she couldn't even feel it during sex.
    - کیر او به‌قدری کوچک بود که حتی در حین سکس هم آن را احساس نمی‌کرد.
    - He was so drunk that he whipped out his wiener.
    - او آن‌قدر مست بود که کیرش را بیرون آورد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد wiener

    1. noun A smooth-textured sausage of minced beef or pork usually smoked; often served on a bread roll
      Synonyms: frankfurter, hot-dog, wienerwurst, dog, weenie, sausage, link, vienna-sausage, norbert wiener, frank, red-hot, hotdog, foot-long

    ارجاع به لغت wiener

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wiener» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wiener

    لغات نزدیک wiener

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی