امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Windshield

ˈwɪndʃiːld ˈwɪndʃiːld
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable B1
(آمریکا) شیشه جلو اتومبیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد windshield

  1. noun Transparent screen (as of glass) to protect occupants of a vehicle
    Synonyms: windscreen, windscreen (British), protection against the wind, wrap-around

Collocations

ارجاع به لغت windshield

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «windshield» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/windshield

لغات نزدیک windshield

پیشنهاد بهبود معانی