امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wintery

American: ˈwɪntri British: ˈwɪntri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( wintry ) زمستانی، سرد، بی‌مزه، مناسب زمستان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wintery

  1. adjective Characteristic of or occurring in winter
    Synonyms: wintry
    Antonyms: vernal, summery, autumnal

ارجاع به لغت wintery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wintery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wintery

لغات نزدیک wintery

پیشنهاد بهبود معانی