امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wiped Out

ˌwaɪpt ˈaʊt ˌwaɪpt ˈaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal
بسیار خسته، خسته‌وکوفته، خسته‌وهلاک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She was wiped out after staying up all night to finish her project.
- او پس‌از بیدار ماندن تمام شب برای به پایان رساندن پروژه‌اش خسته‌وکوفته شد.
- The workout left him wiped out, unable to move from the couch.
- این تمرین باعث شد که او بسیار خسته شود و قادر به حرکت از روی مبل نباشد.
adjective
انگلیسی آمریکایی عامیانه مست، نشئه
- His wiped out demeanor was evident as he slumped on the couch.
- وقتی روی کاناپه دراز کشید، رفتار مستش مشخص بود.
- After the party, he felt completely wiped out from the excessive drinking.
- پس‌از مهمانی، او احساس کرد که از نوشیدن بیش از حد الکل کاملاً نشئه است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت wiped out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wiped out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wiped-out

لغات نزدیک wiped out

پیشنهاد بهبود معانی