معنی with that به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

wɪð ðæt wɪð ðæt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom

پس‌از آن، در نتیجه‌ی آن، سپس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The weather turned bad, and with that, our plans for a picnic were canceled.

- هوا بد شد و در نتیجه‌ی آن برنامه‌های ما برای پیک‌نیک لغو شد.

- She was late to the meeting, and with that, she missed all the important updates.

- او دیر به جلسه آمد و سپس، تمام به‌روزرسانی‌های مهم را از دست داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت with that

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «with that» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/with-that

لغات نزدیک with that

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند