امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Withdrawal

wɪðˈdrɑːl wɪðˈdrɔːəl / / wɪθ-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    withdrawals

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C2
( withdraw ) پس گرفتن، باز گرفتن، صرف‌نظر کردن، بازگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the enemy's withdrawal from Ahwaz
- عقب‌نشینی دشمن از اهواز
- the withdrawal of a dangerous product from the stores
- گردآوری یک کالای خطرناک از مغازه‌ها
- the withdrawal of a claim
- انصراف از یک ادعا
- withdrawal symptoms
- نشانه‌های ترک اعتیاد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد withdrawal

  1. noun removal; retraction
    Synonyms: abandonment, abdication, abjuration, alienation, departure, disavowal, disclaimer, disengagement, egress, egression, exit, exiting, exodus, extraction, marooning, palinode, recall, recantation, relinquishment, repudiation, rescission, resignation, retirement, retreat, revocation, revulsion, secession
    Antonyms: remainder, stay

ارجاع به لغت withdrawal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «withdrawal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/withdrawal

لغات نزدیک withdrawal

پیشنهاد بهبود معانی