امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Woden

    ˈwəʊdn ˈwəʊdn
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: Wodan

    همچنین Odin نیز گفته می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    ودن (پدر خدایان نورس)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The followers of Wodan believed that he had the power to influence the outcome of battles.
    - پیروان ودن بر این باور بودند که او قدرت تأثیرگذاری بر نتیجه‌ی جنگ‌ها را دارد.
    - Woden was an important deity in Anglo-Saxon mythology.
    - ودن خدای مهمی در اساطیر آنگلوساکسون بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد woden

    1. noun Chief god; counterpart of Norse Odin and Teutonic Wotan
      Synonyms: wodan

    ارجاع به لغت woden

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «woden» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/woden

    لغات نزدیک woden

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند