امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Woebegone

ˈwoʊbɪɡɒːn / / -ɡɑːn ˈwəʊbɪɡɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
افسرده، گرفتار غم، غرق در اندوه، غم زده، اندوه‌بار، محزون، مغموم، افسرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a lover's woebegone face.
- چهره‌ی غم‌زده‌ی عاشق.
- When he wants to go for a walk, the dog sits by the door with a woebegone expression.
- زمانی که او می‌خواهد به پیاده‌روی برود، سگ با قیافه‌ای غم‌زده کنار در می‌نشیند.
adjective
فلاکت‌بار، مصیبت‌آمیز، فلاکت‌زده، مفلوک، بلادیده
- a woebegone village.
- یک دهکده‌ی مصیبت‌دیده.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد woebegone

  1. adjective depressed, troubled
    Synonyms: black, bleak, blue, bummed out, chapfallen, cheerless, crestfallen, dejected, despondent, disconsolate, dismal, dispirited, doleful, down, downcast, downhearted, down-in-the-mouth, dreary, forlorn, gloomy, grief-stricken, grim, hangdog, hurting, in pain, long-faced, low, lugubrious, melancholy, miserable, mournful, sad, shot down, sorrowful, unhappy, woeful, wretched
    Antonyms: enthused, excited, happy, untroubled

ارجاع به لغت woebegone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «woebegone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/woebegone

لغات نزدیک woebegone

پیشنهاد بهبود معانی