امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Work Through

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
کنار آمدن، حل و فصل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد work through

  1. phrasal verb Deal with, resolve a problem (often emotional)

ارجاع به لغت work through

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «work through» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/work-through

لغات نزدیک work through

پیشنهاد بهبود معانی