امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Wormhole

    ˈwɜːrmhoʊl ˈwɜːmhəʊl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      wormholes

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    کرم‌خوردگی، موریانه‌خوردگی (سوراخی که در چوب و غیره توسط کرم ایجاد شده است.)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The wormhole in the apple was a sign of decay.
    - کرم‌خوردگی در سیب نشانه‌ی پوسیدگی بود.
    - The furniture had a hidden wormhole that led to a secret compartment.
    - مبلمان دارای یک موریانه‌خوردگی پنهان بود که به یک محفظه‌ی مخفی منتهی می‌شد.
    noun countable
    فیزیک کرم‌چاله (مفهومی در فیزیکِ نظری است و مثل تونلی عمل می‌کند که دو نقطه‌ی بسیار دور در مکان و حتی زمان را به هم وصل می‌کند.)
    - Scientists believe wormholes could be used for time travel.
    - دانشمندان بر این باورند که از کرم‌چاله‌ها می‌توان برای سفر در زمان استفاده کرد.
    - The science fiction novel explored the concept of a wormhole.
    - رمان علمی تخیلی مفهوم کرم‌چاله را بررسی می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت wormhole

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wormhole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wormhole

    لغات نزدیک wormhole

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند