امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wrap Up

ˈræp ʌp ˈræp ʌp
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): wrap-up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B1
لباس گرم پوشیدن، خود را پوشاندن، خود را گرم نگه داشتن، لباس گرم تن کسی کردن، گرم نگه داشتن، پوشاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- I need to wrap up my daughter before taking her to the park.
- قبل از بردن دخترم به پارک باید لباس گرم تن او کنم.
- Don't forget to wrap up before going outside in this cold weather.
- یادت نرود که قبل از بیرون رفتن در این هوای سرد لباس گرم بپوشی.
phrasal verb informal
تمام کردن، فیصله دادن (کار و غیره)، جوش دادن (معامله)
- I need to wrap up my work before I leave for vacation.
- قبل از رفتن به تعطیلات باید کارم را تمام کنم.
- Let's wrap up the project.
- بیا پروژه رو فیصله بدیم.
noun
جمع‌بندی، گزارش پایانی
- The wrap-up included a breakdown of the budget and expenses.
- جمع‌بندی مشتمل بر تفکیک بودجه و هزینه‌ها بود.
- The wrap-up provided a comprehensive overview of the event.
- مرور کلی این رویداد در گزارش پایانی آمده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wrap up

  1. verb finish
    Synonyms: bring to a close, close, complete, conclude, determine, end, halt, polish off, terminate, wind up
    Antonyms: begin, introduce, start

ارجاع به لغت wrap up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wrap up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wrap-up-2

لغات نزدیک wrap up

پیشنهاد بهبود معانی