امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wrathful

ˈrɒθfəl ˈrɒθfəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خشمگین، عصبانی، برانگیخته، غضبناک، قهرآلود، کینه‌جویی کردن، تلافی کردن، تلافی درآوردن، عشق یا کینه خود را آشکارکردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- wrathful clouds
- ابرهای خشم‌آلود، ابرهای غران
- wrathful Gods
- خدایان خشمگین
- a wrathful lion
- شیر شرزه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wrathful

  1. adjective very angry
    Synonyms: beside oneself, displeased, enraged, furious, heated, incensed, indignant, infuriated, irate, ireful, mad, on the warpath, raging, storming
    Antonyms: happy, pleased

ارجاع به لغت wrathful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wrathful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wrathful

لغات نزدیک wrathful

پیشنهاد بهبود معانی