امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Write-up

ˈraɪtʌp ˈraɪtʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun C1
(عامیانه) گزارش، (در روزنامه و غیره) شرح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
تعریف، تمجید کتبی
noun
(بازرگانی) زیادنمایی دارایی شرکت و بیش‌نمایی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد write-up

  1. noun A short account of the news
    Synonyms: press report, written description, written eulogy, laudatory account, review, publicity story, spread, report, blurb, rave, notice, news report, build up, story, account
  2. verb Put into writing; write in complete form
    Synonyms: interview, report, publicize, record, treat of, do a sketch of, make an account of, put into words, report on, write-out, do an item for the newspapers, praise in the press, ballyhoo, build up

ارجاع به لغت write-up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «write-up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/write-up

لغات نزدیک write-up

پیشنهاد بهبود معانی