امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Yapping

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun informal
وراجی، بیهوده‌گویی، روده‌درازی، حرافی، یاوه‌گویی، پرحرفی، پرچانگی، زیاده‌گویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The salesperson was yapping about the product.
- فروشنده در مورد محصول پرچانگی می‌کرد.
- The boss was yapping on the phone for over an hour.
- بیشتر از یک ساعت بود که رئیس پشت تلفن مشغول روده‌درازی بود.
- They were yapping about the weather all the morning.
- آن‌ها هر روز صبح درباره‌ی آب‌وهوا وراجی می‌کردند.
adjective informal
وراج، بیهوده‌گو، روده‌دراز، حراف، یاوه‌گو، پرحرف، پرچانه، زیاده‌گو
- The yapping barber wouldn't stop talking.
- آرایشگر وراج حرف زدن را متوقف نمی‌کرد.
- The yapping student was often scolded for chatting during the class.
- شاگرد حراف اغلب به خاطر صحبت کردن در کلاس مورد سرزنش قرار می‌گرفت.
- He is the most yapping person I've ever seen in my life.
- او پرچانه‌ترین آدمی است که تابه‌‌حال به عمرم دیده‌ام.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد yapping

  1. noun talking at length, esp about inconsequential matters

ارجاع به لغت yapping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yapping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yapping

لغات نزدیک yapping

پیشنهاد بهبود معانی