گذشتهی ساده:
yarnedشکل سوم:
yarnedسومشخص مفرد:
yarnsوجه وصفی حال:
yarningشکل جمع:
yarnsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
داستان بافتن، قصه اختراع کردن، حکایت مندرآوردی درست کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «yarn» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yarn