امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Yip

    American: ˈjɪp British: yip
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      yipped

    • شکل سوم:

      yipped

    • سوم‌شخص مفرد:

      yips

    • وجه وصفی حال:

      yipping

    • شکل جمع:

      yips

    معنی

    noun verb - intransitive
    جیر جیر کردن، زوزه کشیدن، عوعو کردن، واغ واغ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد yip

    1. noun A shrill, short cry
      Synonyms: yelp, squeal, yap, yawp, yelping
    2. verb To utter a shrill, short cry
      Synonyms: yelp, yap, squeal, yawp

    ارجاع به لغت yip

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «yip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yip

    لغات نزدیک yip

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی