امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Younger

    jʌŋ ˈjʌŋɡə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت عالی:

      youngest

    معنی

    adjective
    کهتر، کوچک‌تر، خردسال‌تر، جوان‌تر، نوپاتر، نوتر، تازه‌تر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد younger

    1. adjective (used of living things especially persons) in an early period of life or development or growth
      Synonyms: greener, tenderer, newer, rawer
      Antonyms: older, aged, maturer
    2. adjective New
      Synonyms: recenter, fresher
    3. adjective Used of the younger of two persons of the same name especially used to distinguish a son from his father
      Synonyms: jr

    ارجاع به لغت younger

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «younger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/younger

    لغات نزدیک younger

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return