امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Zeal

    ziːl ziːl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      zeals

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    جانفشانی، شوق، ذوق، حرارت، غیرت، حمیت، گرمی، تعصب، خیرخواهی، غیور، متعصب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - religious zeal
    - تعصب مذهبی
    - He performed his duties with zeal.
    - او وظایف خود را با شوق و ذوق انجام می‌داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد zeal

    1. noun enthusiasm
      Synonyms:
      eagerness passion devotion zeal spirit warmth fervor earnestness intensity drive determination initiative enterprise sincerity keenness readiness inclination urgency gusto intentness ardor fire push alacrity verve diligence perseverance hustle dispatch bustle stick-to-itiveness vehemence fanaticism mania fierceness what-it-takes yen zest
      Antonyms:
      apathy indifference lethargy

    ارجاع به لغت zeal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «zeal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zeal

    لغات نزدیک zeal

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    ده واحدی دهانه باجه دهانه منقار مانند دو کوژ دوازده دوجین دوام ندارد دوباره ارزیابی کردن دوباره بکار بردنی دوباره بیمه کردن دوباره تنظیم کردن دوباره سازمان دادن دوباره سهم دادن دوباره گذاری دوباره به خدمت احضار شده دوبلین دوبندی دوتکه دود بیرون دادن دودآکنی دودو