معنی zealous به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈzeləs ˈzeləs

آخرین به‌روزرسانی: ۸ شهریور ۱۴۰۳

صفت تفضیلی:
more zealous
صفت عالی:
most zealous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

پراشتیاق، پرشور، مشتاق، مجاهد، غیور، با غیرت، هواخواه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The zealous fans cheered loudly for their favorite team.

- هواداران پرشور با صدای بلند تیم محبوب خود را تشویق کردند.

- He was a zealous advocate for environmental conservation.

- او از مدافعان غیور حفاظت از محیط زیست بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد zealous

adjective enthusiastic

Synonyms: afire, antsy, ardent, avid, burning, coming on strong, dedicated, devoted, eager, earnest, fanatic, fanatical, fervent, fervid, fireball, fired, frenetic, gung-ho, hot, impassioned, itchy, keen, obsessed, passionate, possessed, pushy, rabid, ripe, self-starting, spirited, wild-eyed

Antonyms: apathetic, indifferent, lethargic, unenthusiastic

ارجاع به لغت zealous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «zealous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zealous

لغات نزدیک zealous

- zealot
- zealotry
- zealous
- zealously
- zealousness

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return