امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Zoom Out

zum aʊt zu:m aʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
دورنمایی کردن، کوچک‌نمایی کردن (با دوربین)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The director instructed the cameraman to zoom out and capture the entire scene.
- کارگردان به فیلم‌بردار دستور داد تا دورنمایی کند و کل صحنه را بگیرد.
- The photographer zoomed out to capture the entire landscape in one frame.
- عکاس کوچک‌نمایی کرد تا کل منظره را در یک فریم ثبت کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت zoom out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zoom out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zoom-out

لغات نزدیک zoom out

پیشنهاد بهبود معانی