امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

آتشدان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

منقل

فونتیک فارسی

aatashdaan
اسم
brazier, firebox, censer, thurible

- متصدی آتش‌خانه آتشدان را با احتیاط با زغال‌سنگ روشن کرد تا موتور لوکوموتیو به‌خوبی کار کند.

- The fireman carefully stoked the firebox with coal to keep the locomotive engine running smoothly.

- آتشدان قدیمی زنگ زده بود و نیاز به تعویض داشت.

- The old firebox was rusted and in need of replacement.
اجاق

فونتیک فارسی

aatashdaan
اسم
hearth, oven, fireplace, stove, grate, kiln

- پایه‌ی فلزی عتیقه ظرافتی را به آتشدان اضافه کرد.

- The antique andiron added a touch of elegance to the hearth.

- کتری را روی آتشدان گذاشت تا آب را برای چای بجوشاند.

- She placed the kettle on the hearth to boil water for tea.
مجمره

فونتیک فارسی

aatashdaan
اسم
نجوم Ara

- تحقیق درمورد آتشدان چشم‌هایم را به وسعت و پیچیدگی گیتی باز کرد.

- Studying Ara has opened my eyes to the vastness and complexity of the universe.

- یونانیان باستان از آتشدان برای مسیریابی در آسمان شب استفاده می‌کردند.

- The ancient Greeks used Ara to navigate the night sky.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آتشدان

ارجاع به لغت آتشدان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آتشدان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آتشدان

پیشنهاد بهبود معانی