آواز به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
آوا، صدا
فونتیک فارسی
aavaaz
اسم
voice, sound, call
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- آواز دهل، صدای طبل
- the sound of a drum
- آواز چهچهه‌ی پرندگان را می‌شنیدم.
- I could hear the sound of birds chirping.
آهنگ، نغمه
فونتیک فارسی
aavaaz
اسم
song, melody, singing, tune, chanson, note
- آن آواز را قبلاً شنیده بودم.
- I had heard that song before.
- آواز او شنوندگان را شیفته کرد.
- Her singing bewitched the audience.
مترادف و متضاد آواز
- آوا، بانگ، صدا، صلا، صوت، ندا
- آهنگ، ترانه، ترنم، چهچهه، سرود، سماع، نشید، نغمه
ارجاع به لغت آواز
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «آواز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آواز
لغات نزدیک آواز
- - آواره کردن
- - آواری
- - آواز
- - آواز آلتو
- - آواز بدون همراهی موسیقی