امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

استثنا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • (جمع آن استثناها است)
  • فونتیک فارسی

    estesnaa
  • اسم
    exception, excepting, leaving out, barring, exclusion, saving, naninclusion, but, favoritism
    • - استثنا قایل شدن

    • - to make an exception, to favor (someone) to show partiality or favoritism
    • - معلم نباید استثنا قایل شود

    • - a teacher should not show favoritism
    • - بدون استثنا

    • - without exception
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد استثنا

ارجاع به لغت استثنا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «استثنا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/استثنا

لغات نزدیک استثنا

پیشنهاد بهبود معانی