استراحت به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
آسایش
فونتیک فارسی
esteraahat
اسم
rest, repose, ease, tranquility, snooze, relaxation, inactivity, breathing time
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- نیاز به استراحت و تفریح را نباید فراموش کرد.
- The need for relaxation and distraction should not be forgotten.
- استراحت ابدی
- eternal rest
- در راه سه بار برای سوخت‌گیری و استراحت توقف کردیم.
- On the way, we stopped three times for fueling and rest.
مترادف و متضاد استراحت
- آرامش، آرمیدن، آسایش، آسودن، تمدداعصاب، خوشی، راحت، فراغ، فراغت
ارجاع به لغت استراحت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «استراحت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/استراحت
لغات نزدیک استراحت
- - استراتژیک
- - استراتوسفر
- - استراحت
- - استراحت دادن
- - استراحت دادن فکر