اعتماد به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اطمینان، اتکا، پشتگرمی
فونتیک فارسی
e'temaad
اسم
trust, reliance, faith, confidence, belief
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- عدم اعتماد محیط جلسه را ناراحت‌کننده کرده بود.
- There was mistrust troubling the air at the meeting.
- اعتماد داشتن به
- to have confidence in
- رسوایی‌های اخیر اعتماد مردم را از آن شرکت سلب کرده است.
- Recent scandals have eroded the people's confidence in that company.
مترادف و متضاد اعتماد
- اتکا، استظهار، استواری، اطمینان، پشتگرمی، تکیه، توکل، ثقه، دلگرمی، وثوق
ارجاع به لغت اعتماد
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «اعتماد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اعتماد
لغات نزدیک اعتماد
- - اعتکاف
- - اعتلائ
- - اعتماد
- - اعتماد به خود
- - اعتماد به راز نگهداری دیگری