تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- برای او آن امتحان مثل آب خوردن بود.
- من همیشه قبل از امتحان دلهره دارم.
- او دوبار در امتحان رد شد.
- درمانی که بارها امتحان شده است
- آنها را از نظر دستور زبان امتحان کرد.
- دشمن دارد ارادهی ما را امتحان میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «امتحان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/امتحان