امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

انباشته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

ambaashte
congeries, cramped, heap, hill, mass, pile, pocket, ruck, stack, stockpile, store

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انباشته

ارجاع به لغت انباشته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انباشته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/انباشته

پیشنهاد بهبود معانی