امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بادمجان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(گیاه‌شناسی) میوه‌ای با پوست ضخیم و تیره که مصرف خوراکی دارد

فونتیک فارسی

baademjaan
اسم
eggplant

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- بادمجانی

- Eggplant-colored

- بادمجان دور قاب چین

- Subservient, crawler, flatterer, sycophant, officious, obsequious
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بادمجان

ارجاع به لغت بادمجان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بادمجان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بادمجان

پیشنهاد بهبود معانی