بالیدن به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
فونتیک فارسی
baalidan
مترادف و متضاد بالیدن
- اسم
- تفاخر، فخر، مباهات، نازش
- رشد، نشو، نمو
- رشد کردن، قد کشیدن، نمو کردن، نشوونما کردن
- نازیدن
- فخر کردن، مباهات کردن، تفاخر کردن
- افزایش یافتن، زیاد شدن
ارجاع به لغت بالیدن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بالیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بالیدن
لغات نزدیک بالیدن
- - بالیتی
- - بالیدگی
- - بالیدن
- - بالیدن به خود
- - بالیده