بخاری به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
دستگاه حرارت‌زا، گرماساز
فونتیک فارسی
bokhaari
اسم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- بخاری چوب سوز
- a wood-burning stove
- بخاری برقی
- an electric heater
- بخاری نفتی اگر دود بکند خطرناک است.
- It is dangerous if a kerosene heater smokes.
وابسته یا مربوط به بخار
فونتیک فارسی
bokhaari
صفت
of or pertaining to steam or vapor
- توده‌های بخاری دود حاکی از یک آتش‌سوزی نزدیک بودند.
- The vaporing clouds of smoke indicated a nearby fire.
- موتور بخاری
- vaporing engine
مترادف و متضاد بخاری
- صفت ≠ پنکه، کولر
- دستگاه‌حرارت‌زا، اجاق‌دیواری، شومینه ≠ مربوط به بخار
ارجاع به لغت بخاری
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بخاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بخاری
لغات نزدیک بخاری
- - بخارکش
- - بخارمانند
- - بخاری
- - بخاری پاک کن
- - بخاری تو دیواری