امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بدخیم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مضر، خطرناک

فونتیک فارسی

badkhim
صفت
malignant

- غده‌ای که در پستان او پیدا شده، بدخیم است.

- The lump found in her breast is malignant.

- یک زائده‌ی بدخیم زیر چشم چپ.

- a malignant growth under the left eye.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بدخیم

ارجاع به لغت بدخیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدخیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بدخیم

لغات نزدیک بدخیم

پیشنهاد بهبود معانی