بدسلیقه به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
دارای سلیقه‌ی بد
فونتیک فارسی
badsalighe
صفت
inelegant, tasteless, having bad taste, crass
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- مرد بدسلیقه همیشه لباس‌های نامتناسب می‌پوشید.
- The man of bad taste always wore mismatched clothes.
- همه او را به عنوان یک دختر بدسلیقه می‌شناختند.
- Everyone knew her as the girl of bad taste.
مترادف و متضاد بدسلیقه
- بدذوق، بدمزاج ≠ خوش‌سلیقه، خوش‌ذوق
ارجاع به لغت بدسلیقه
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بدسلیقه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بدسلیقه
لغات نزدیک بدسلیقه
- - بدسلیقگی در رفتار
- - بدسلیقگی در لباس پوشیدن
- - بدسلیقه
- - بدسیرت
- - بدسیما