امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بدعکس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کسی که در عکس خوب نمی‌افتد

فونتیک فارسی

bad'aks
صفت
unphotogenic

- با اینکه از نزدیک ظاهر جذابی داشت، همیشه ادعا می‌کرد بدعکس است.

- Despite her stunning appearance in person, she always claimed to be unphotogenic.

- عکاس زوایا و نورهای مختلف را امتحان کرد اما سوژه همچنان بدعکس بود.

- The photographer tried different angles and lighting, but the subject remained unphotogenic.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بدعکس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدعکس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بدعکس

لغات نزدیک بدعکس

پیشنهاد بهبود معانی