امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

برادر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

داداش، پسری که با فرزند یا فرزندان دیگر از یک پدر و مادر باشد

فونتیک فارسی

baraadar
brother, sib, blood brother, sibling

- برادر بزرگم علی نام دارد.

- My elder brother is named Ali.

- برادر زنش مرد

- his brother-in-law died

- او مردی است که حتی به برادر خودش نارو زد.

- He is a man who even double-crossed his own brother.
دوست

فونتیک فارسی

baraadar
اسم
comrade, chum, crony, mate, confrere

- برادر قدیمی و دوست خیلی خوبش

- Her old chum, her very best friend

- برادر خوبم در آن روزها

- great chum of mine in those days
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برادر

ارجاع به لغت برادر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برادر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برادر

پیشنهاد بهبود معانی