امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بردار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

-بردار، بردارنده

فونتیک فارسی

bardaar
پسوند
carrier

- وزنه‌بردار

- weight lifter

- فرمانبردار

- obedient
خط شعاع، کمیتی دارای جهت و اندازه، وکتور

فونتیک فارسی

bordaar
اسم
vector

- بردار موج

- wave vector

- بردار یکه

- unit vector
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بردار

ارجاع به لغت بردار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بردار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بردار

لغات نزدیک بردار

پیشنهاد بهبود معانی