امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بستنی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • نوعی خوراکی که از شیر و شکر غیره تهیه می‌شود
  • فونتیک فارسی

    bastani
  • اسم
    ice cream, ice
    • - تا خرخره بستنی خوردن

    • - binging on ice cream
    • - او لیس سریعی به قیف بستنی خود زد.

    • - He gave a quick lick at his ice cream cone.
    • - مزه‌ی بستنی می‌دهد.

    • - It tastes like ice cream.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت بستنی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بستنی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بستنی

پیشنهاد بهبود معانی