امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بلوغ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بالغ‌شدگی
  • فونتیک فارسی

    boloogh
  • اسم
    puberty, maturity, pubescence, adolescence
    • - او به بلوغ رسید.

    • - He reached maturity.
    • - بلوغ پسر جوان از رفتار پرمسئولیتش مشخص بود.

    • - The maturity of the young boy was evident in his responsible behavior.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بلوغ

ارجاع به لغت بلوغ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بلوغ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بلوغ

لغات نزدیک بلوغ

پیشنهاد بهبود معانی