امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

به‌موقع به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
opportune, well - timed

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
[adv.] in time, in season
well-spoken
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت به‌موقع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «به‌موقع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/به‌موقع

پیشنهاد بهبود معانی