بوتیک به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
مغازه‌ی لباس و وسایل شیک
فونتیک فارسی
bootik
اسم
boutique
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- بوتیکی شیک در مرکز شهر
- a stylish boutique in downtown
- آن بوتیک آخرین لباس‌های طراح را داشت.
- That boutique had the latest designer clothes.
- بوتیک دوستم جواهرات دست‌ساز می‌فروشد.
- My friend's boutique sells handcrafted jewelry.
مترادف و متضاد بوتیک
- دکان، لوکس‌فروشی، مغازه
ارجاع به لغت بوتیک
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بوتیک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بوتیک
لغات نزدیک بوتیک
- - بوته مار
- - بوته مانند
- - بوتیک
- - بوتیمار
- - بوجار