امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بوقلمون به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • پرنده‌ای از خانواده‌ی ماکیان
  • فونتیک فارسی

    booghalamoon
  • اسم
    جانورشناسی turkey
    • - برای جشن شکرگزاری، همیشه بوقلمون و مخلفات می‌خوریم.

    • - For Thanksgiving, we always have turkey with all the trimmings.
    • - بوقلمون بریان‌شده و کلیه‌ی مخلفات

    • - roast turkey and all the fixings
    • - شکار بوقلمون وحشی

    • - a wild turkey shoot
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بوقلمون

ارجاع به لغت بوقلمون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بوقلمون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بوقلمون

لغات نزدیک بوقلمون

پیشنهاد بهبود معانی