امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بگاه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • به‌موقع
  • فونتیک فارسی

    begaah
  • صفت قید
    opportune, punctual, timely
    • - ما از پرداخت بگاه فاکتور شما قدردانی می‌کنیم.

    • - We appreciate your opportune payment of the invoice.
    • - او بگاه به هر جلسه می‌رسد.

    • - She arrives timely to every meeting.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بگاه

ارجاع به لغت بگاه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بگاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بگاه

لغات نزدیک بگاه

پیشنهاد بهبود معانی