بی آبی به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
خشکسالی
فونتیک فارسی
bi'aabi
اسم
drought, dryness, lack of water, water shortage
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- سال گذشته صدها گوسفند در اثر بی‌آبی تلف شدند.
- Hundreds of sheep perished that year because of drought.
- بی‌آبی صدمات شدیدی به محصولات وارد کرد.
- The drought did a lot of harm to the crops.
مترادف و متضاد بی آبی
- بی‌بارانی، خشکسالی ≠ ترسالی
ارجاع به لغت بی آبی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بی آبی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بی آبی
لغات نزدیک بی آبی
- - بی آبرو کننده
- - بی آبرویی
- - بی آبی
- - بی آذین
- - بی آرام