بی‌تجربه به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
فونتیک فارسی
bitajro(e)be
مترادف و متضاد بی‌تجربه
- تازه‌کار، خام، کم‌تجربه، مبتدی، ناآزموده، ناپخته، ناشی، نامجرب ≠ آزموده، آگاه، باتجربه، خبره، کارکشته، کهنه‌کار، مجرب
ارجاع به لغت بی‌تجربه
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بی‌تجربه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بی‌تجربه