امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بی‌وفا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عهدشکن

فونتیک فارسی

bivafaa
صفت
unfaithful, inconstant, faithless, fickle, falsehearted, recreant, disloyal, untrue, false, fair-weather

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- دوست بی‌وفا دائماً با پخش کردن شایعه درباره‌ی او به اعتمادش خیانت می‌کرد.

- The unfaithful friend constantly betrayed her trust by spreading rumors about her.

- اعتماد کردن به شخص بی‌وفا برایم سخت است.

- I find it hard to trust someone who is fickle.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بی‌وفا

ارجاع به لغت بی‌وفا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی‌وفا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بی‌وفا

لغات نزدیک بی‌وفا

پیشنهاد بهبود معانی